کودک بیش از حد مضطرب

نویسنده: ریتاویکس نلسون، الن سی. ایزرائل
مترجم: محمد تقی منشی طوسی

توصیف بالینی.
درمانگران غالباً از کودکانی صحبت می‌کنند که فوق العاده نگرانند و رفتاری حاکی از ترس شدید دارند. این نگرانی از چیز یا محیط بخصوصی ناشی نمی‌شود، و در نتیجه‌ی فشار تازه‎‌ای به وجود نیامده است. به نظر می‌آید که این کودکان نسبت به شایستگیها و عملکرد خویش فوق العاده نگرانند، و رفتارهای عصبی ( برای مثال ناخن جویدن )، اختلالهای مربوط به خواب، و ناراحتیهای جسمی مانند درد معده دارند. اطلاعات موجود درباره‌ی کودک بیش از حد مضطرب، مانند مورد پسر ۹ ساله‌ای که آنتونی (۱۹۸۱) شرح می‌دهد، تقریباً تنها براساس گزارشهای بالینی بنا شده است. جان مانند مادرش، خود و تواناییهایش را خیلی دست کم می‌گرفت… و تصور می‌کرد که غلبه بر چیزهای ترسناکی که در درون اوست کاری مشکل است. مسأله‌ی اصلی او این بود که از چیزهای بسیاری می‌ترسید، و هر از گاهی وحشت سراپای او را فرا می‌گرفت. از تاریکی، ارواح، هیولاها، این که او را ترک کنند، تنها بگذارند، جنگ، اسلحه، چاقو، صداهای بلند، و مار می‌ترسید. دوباره مثل مادرش، از دردهای روان تنی بسیاری می‌نالید، که به مثانه، روده‌ها، کلیه‌ها، امعا و احشای داخلی، و خون مربوط می‌شد. از بیخوابی ناراحت بود، و تا مادرش نمی‌خوابید به خواب نمی‌رفت یا نمی‌توانست بخوابد. از تنها خوابیدن یا در تاریکی خوابیدن هراس داشت، و معمولاً خود را خیس یا آلوده می‌کرد. اغلب وحشت داشت، امّا نمی‌تواند وحشت خود را به چیزی نسبت دهد، و از تماس با دیگران بیمناک بود. ( آنتونی، ص ص ۱۶۴-۱۶۳ ).
DSM_II، این وضعیت را به نام اختلال اضطراب بیش از حد می‌شناسد و در طبقه اختلال اضطرابهای دوران کودکی یا نوجوانی جای می‌دهد. تشخیص زمانی صحّت دارد که اضطراب از اختلال دیگری ناشی نشده باشد ( برای مثال، اختلال اجباری- وسواسی یا هراسی ).

رواج و عوامل آماده سازی.
درباره‌ی رواج اضطراب بیش از حد، بجز آنچه که DSM_II می‌گوید که اضطرابی ظاهراً متداول است، اطلاعات چندانی در دست نیست. در اختیار نبودن اطلاعات، تا حدودی به دلیل توضیحات کنگ و نارسایی است که در این باره در کتابها و نوشته‌ها یافت می‌شود. از آنچه در دست است می‌توان فهمید که بین ۲ تا ۳ درصد افراد به این اختلال مبتلایند ( یول، ۱۹۸۱ ).
گزارشهای بالینی حاکی است که این اختلال بیشتر در خانواده‌های کوچک، گروههای اجتماعی مرفه و پردرامد، کودکان بزرگتر خانواده، و نیز در خانواده‌هایی وجود دارد که نگران اعمال کودک خویشند، با وجود آن که حتّی امکان دارد کودک از این نظر در وضعیتی خوب یا عالی قرار داشته باشد ( رِکمن Werkman، ۱۹۸۰ ). ظاهر شدن این خصلت در کودک تدریجی است، و توصیه می‌شود تا رسیدن کودک به ۳ سالگی، در مورد تشخیص آن اقدامی صورت نگیرد. در این باره که این اختلال در پسران (DSM_II) بیشتر است یا در دختران ( رِکمن، ۱۹۸۰ ) آرای متفاوتی وجود دارد.
منبع مقاله :
ریتا ویکس – نلسون، الن سی. ایزرائل؛ (۱۳۸۷)، اختلالهای رفتاری کودکان، محمد تقی منشی طوسی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ هشتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست