بسمه تعالی

راهکارهای تحصیل نشاط[۱]

عوامل مادی نشاط (۱)

شنیدن آواز و الحان خوش

شادمانی و و هیجانات مثبت و فرح زا، گاهی از طریق شنوایی برای انسان تأمین و استمرار خواهد یافت؛ چرا که زیبایی های سمعی، به جان انسان شادی و بهجت می بخشد.

زیبایی های شنیدنی مانند زیبایی های دیدنی، محرّک روح و عامل التذاذ بخشی روان آدمی خواهد شد.

الحان و نواهای زیبا، به خصوص اگر محتوای غنی و معنوی نیز داشته باشند، تأثیرات مثبتی بر روح انسان خواهند داشت. آواز خوانی اگر با بهره گیری از اشعار حافظ، سعدی و سایر شعرای اصیل و حکیم باشد، لحظه های خاطره انگیزی را برای ما فراهم می سازد.

همچنین صدای زیبای تلاوت قرآن یا مدح اولیای الهی و بزرگان، مانند ستایشگری حضرت علی علیه السلام و دیگر پیشوایان، از بهترین منابع لذت آفرین است.

آوازهای با محتوای اخلاقی، عرفانی و غزل سرایی، از تفریحات مشروع و معقول است.

امام سجاد علیه السلام در پاسخ به پرسش شخصی که عرض کرد: زنی خادمه که صدای زیبایی دارد، به ازدواج خود درآورده ام تا برایم قرآن یا اشعاری بخواند، فرمودند: «مَا عَلَیکَ لَوِ اِشتَرَیتَهَا فَذَکَّرَتکَ الجَنَّةَ؛ بر تو باکی نیست. او با صدای زیبایش تو را به یاد بهشت خواهند انداخت.[۲]»

در کنار این نمونه ها، صدای دلنشین فرزندان، پدر و مادر و نیز دوستان، برای انسان دلنواز و نشاط آور است؛ همچنین صوت ها و آواز های طبیعی، مانند صدای آبشار، صدای وزیدن باد در بیشه زار ها، صدای مرغان و پرندگان خوش صدا، می تواند در کسب نشاط و شادمانی مؤثر باشد.

آیت الله جوادی آملی در این خصوص می فرمایند:

«ابن سینا (ره) در نمط نهم اشارات و تنبیهات می نویسد: گاهی عارف به «نغمه رخم»، یعنی آهنگ ملایم نیاز دارد تا او را متّعظ کند. در درس مرحوم الهی قمشه ای (قدّس سرّه)، وقتی به این قسمت از شرح اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس حاضر بودیم.)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتیم تا جناب آقای ربانی خراسانی که از علمای بزرگ تهران بود (یکی از سه نفر)، هر شب پس از درس، یکی از غزل های استاد را برای ما بخوانند که ایشان هم اجازه دادند.

گاه مناجات یک جوان را اداره می کند. گاه نیز یک غزل یا قصیده، کمبود های درونی او را ترمیم می کند؛ امّا لذت غزل هرگز در ترانه یافت نمی شود. ترانه لذّتی کاذب ایجاد می کند؛ امّا غزل شهدی است که لذّت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است. غزل های حافظ و سعدی چنین است.

به هر حال اگر کسی خود را با ترانه سرگرم کند، در سنین بالاتر، خود متوجه می شود که با ذائقه او هماهنگ نیست، در حالی که انسان با مناجات و غزل انس دیگری دارد. غزل حافظ همیشه می ماند و هر چه سن بالاتر برود، انسان با آن مأنوس می شود.

همه می دانیم که اهنگ های طرب انگیز خوی حیوانی در ما زنده می کند. آهنگ هایی که فرشته منشی را در آدم احیاء می کند، به انسان سبک باری می دهد و بشر را از شهوت و غضب دور می کند نیز می شناسیم. به آهنگ های مشکوک گوش نمی دهیم. از این نظر موسیقی بر سه قسم است:

  1. موسیقی های که حالت روانی در انسان ایجاد می کند که اشکال ندارد.
  2. موسیقی هایی که به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحریک می کند که این دسته نامشروع است.
  3. دسته ای از موسیقی ها هم مشکوک است، پس با داشتن راه صحیح، دیگر به دنبال مشکوک نمی رویم. خواندن غزل ها و مناجات ها با صدای خوب، خصیصه ما ایرانیان است. ما ایرانیان به آواز بیش از نواختن علاقه داریم که بسیار خوب است و بیش از آن هم نیاز نیست.

در فرهنگ شیعی ما، مستحب است کسی که اذان می گوید، «صیّت» یعنی خوش صدا باشد تا نیاز قوه سامعه تأمین شود. اشعار خوبی وجود دارد که اگر با صدای خوش خوانده شود، این نیاز انسان را تأمین می کند.

از طرفی، اشعاری که در اثر پیمودن این راه فرا گرفته، همه عمر برای او می ماند و هر چه سن بالاتر می رود، بهره او از این اشعار بیشتر می شود.»[۳]

مرحوم فیض کاشانی (ره) در محجة البیضاء می فرماید:

«یکفی فی تغییر الطبع مجرد سماع الخیر و الشرّ فضلاً عن مشاهدته؛ برای تغییر حالات روح و باطن، شنیدن امور خیر یا شر کافی است، چه رسد به دیدن آنها.[۴]»

 

[۱] برگرفته از کتاب «احساس خوب» به قلم حجة الاسلام و المسلمین نیلی پور.

[۲] محجة البیضاء، ج ۲، ص ۲۳۲.

[۳] نسیم اندیشه، دفتر اول، ص ۱۱۳.

[۴] محجة البیضاء، ج ۴، ص ۱۷.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست